در حال بارگذاری ...
یکشنبه 9 دی 1403

سالروز ولادت امام حسن عسکری علیه السلام مبارک باد

سالروز ولادت امام حسن عسکری علیه السلام مبارک باد

سن بن علی بن محمد(ع) مشهور به امام حسن عسکری(ع) (۲۳۲-۲۶۰ق) یازدهمین امام شیعیان اثناعشری است که به مدت شش سال امامت را بر عهده داشت. او فرزند امام هادی(ع) و پدر امام مهدی(عج) است.

مشهورترین لقب وی، عسکری است که به اقامت اجباری‌اش در سامرا اشاره دارد. او در سامرا تحت مراقبت حکومت عباسی قرار داشت و برای فعالیت‌هایش با محدودیت روبه‌رو بود. امام عسکری(ع) از طریق نمایندگان خود و نیز از راه نامه‌نگاری با شیعیان ارتباط داشت. عثمان بن سعید، نخستین نایب خاص امام زمان(عج)، از نمایندگان خاص وی نیز به شمار می‌رفت.

امام حسن عسکری(ع) در ۸ ربیع‌الاول سال ۲۶۰ قمری، در ۲۸ سالگی در سامرا به شهادت رسید و در کنار مرقد پدرش دفن شد. مدفن آن دو به حرم عسکریین مشهور است و از زیارتگاه‌های شیعیان در عراق به شمار می‌آید.

احادیثی از امام عسکری(ع) در موضوعات تفسیر قرآن، اخلاق، فقه، امور اعتقادی، ادعیه و زیارت روایت شده است.

زندگی‌نامه

  • لقب‌ها: لقب‌های وی را هادی، نقی، زَکیّ، رفیق و صامِت ذکر کرده‌اند. برخی از مورخان لقب «خالِص» را هم گفته‌اند.[۱۰] ابن الرضا نیز لقبی است که امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) به آن شهرت یافته‌اند.[۱۱] لقب «عسکری» نیز مشترک میان امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع)، است زیرا هر دو در شهر سامرا اقامت اجباری داشتند. «عسکر» عنوان غیرمشهوری برای سامرا بوده است.[یادداشت ۱] [۱۲] همچنین به خاطر اشتراک نام «حسن» میان ایشان و امام حسن مجتبی(ع)، ایشان را « حسن اخیر» نیز خوانده‌اند.[۱۳]
  • کنیه: کنیه وی «ابومحمد» بود.[۱۴] در بعضی منابع کنیه‌های ابوالحسن،[۱۵] ابوالحجه،[۱۶] و ابوالقائم[۱۷] نیز به کار رفته‌ است.
  • تولد: بیشتر منابع تولد ایشان را در مدینه دانسته‌اند[۱۸] با این حال از تولد او در سامرا نیز سخن رفته است.[۱۹] بیشتر منابع متقدم امامیه ولادت حضرت را در ربیع‌الثانی سال ۲۳۲ق دانسته‌ند.[۲۰] در روایتی به نقل از امام حسن عسکری(ع) نیز همین تاریخ ذکر شده است.[۲۱] برخی دیگر از منابع امامیه و اهل‌سنت ولادت حضرت را در سال ۲۳۱ق نیز نوشته‌اند.[۲۲] شیخ مفید در «مَسارّ الشیعة» و «حدائق الریاض» ولادت امام را ۱۰ ربیع‌الثانی آورده است.[۲۳] در قرن ششم قمری این قول به حاشیه رفت و تولد حضرت در ۸ ربیع‌الثانی شهرت یافته است[۲۴] که قول مشهور نزد امامیه نیز هست.
  • همسر:‌ طبق نقل مشهور، امام عسکری(ع) همسری اختیار نکرد و نسل او تنها از طریق کنیزی ادامه یافت که مادر حضرت مهدی(عج) است.[۳۸] منابع، نام مادر امام مهدی(عج) را متعدد و مختلف ذکر کرده‌اند. در منابع آمده است امام حسن عسکری(ع) خادمان و کنیزان متعدد رومی، صَقلایی و تُرک داشت[۳۹] و شاید این اختلاف در نام مادر امام زمان، از سویی به سبب تعدد کنیزان و از سوی دیگر به منظور پنهان نگاه‌داشتن تولد امام مهدی(عج) بوده است.[۴۰]
  • فرزند: بر اساس اکثر منابع شیعه، تنها فرزند امام عسکری(ع)، امام زمان(عج)‌ مسمّا به «م‌ح‌م‌د» است.[۴۱] از علمای اهل سنت نیز کسانی چون ابن اثیر، شَبْلَنجی و ابن صباغ مالکی نیز نام محمد را به عنوان فرزند امام عسکری ذکر کرده‌اند.[۴۲]
درباره فرزندان حضرت، اقوال دیگری هم وجود دارد و او را دارای سه پسر و سه دختر شمرده‌اند.[۴۳] خصیبی افزون بر امام مهدی(عج) از دو دختر به نام‌های فاطمه و دَلاله نام برده[۴۴] و ابن ابی‌الثلج افزون بر آن امام، پسری به نام موسی و دو دختر به نام‌های فاطمه و عایشه (یا اُمِّ موسی) را برشمرده است،[۴۵] اما در برخی کتب انساب، نام‌های ذکر شده، خواهران و برادران امام حسن عسکری(ع) هستند[۴۶] که شاید با فرزندان او خلط شده‌اند. در مقابل، برخی از منابع اهل سنت وجود فرزندی برای امام عسکری را انکار کرده‌اند[۴۷] که احتمالاً این دیدگاه به خاطر مخفی بودن ولادت امام دوازدهم و عدم اطلاع آنان از تولد وی بوده است.[۴۸]
  • انتقال به سامرا: در سنین کودکیِ امام حسن عسکری(ع)، پدرش امام هادی(ع) به اجبار به عراق فراخوانده شد و در سامرا، پایتخت آن روز عباسیان، تحت‌نظر قرار گرفت. در این سفر امام عسکری(ع) نیز همراه پدر بود. مسعودی زمان این سفر را سال ۲۳۶ق[۴۹] و نوبختی سال ۲۳۳ق[۵۰] گفته‌اند. امام حسن عسکری بیشتر عمر خود را در سامرا گذراند و مشهور است که او تنها امامی است که به حج نرفت، ولی در عیون اخبار الرضا و کشف الغمه روایتی نقل شده که راوی، آن را در مکه از امام حسن عسکری(ع) شنیده است.[۵۱]
امام حسن عسکری(ع):

برای ما در کتاب خدا حقی قرار داده شده است و ما نزدیکان رسول خدا هستیم و خداوند ما را پاک گردانیده است؛ هیچ کس جز دروغگو این مقام را ادعا نمی‌کند.

علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۳ش، ج۷۵، ص۳۷۲.

دلایل و مدت امامت

مدت امامت امام عسکری(ع) شش سال (از ۲۵۴ تا ۲۶۰ق) بود. مهم‌ترین دلیل برای امامت حسن بن علی عسکری(ع) پس از شهادت امام هادی(ع)، وصیت و احادیث امام هادی(ع) درباره جانشینی او است.[۵۲] شیخ مفید در الارشاد بیش از ده روایت و نامه دراین‌باره آورده است.[۵۳] اکثر شیعیان و یاران امام هادی(ع) نیز پس از شهادت ایشان، به امام حسن عسکری(ع) به عنوان امام رجوع کردند،[۵۴] ولی عده اندکی جعفر بن علی، معروف به جعفر کذاب پسر دیگر امام هادی(ع)، را امام خود خواندند و عده‌ای نیز به امامت سید محمد که در زمان امام هادی(ع) از دنیا رفته بود، معتقد شدند.[۵۵] برخی که از ادعای امامت جعفر کذاب حمایت می‌کردند، اشکالاتی بر امامت امام عسکری(ع) وارد می‌ساختند. اینان که عموماً جایگاه علمی مناسبی هم نداشتند گاه مدعی می‌شدند دانش امام را سنجیده و آن را در سطح دانشِ کامل که برای ائمه(ع) لازم است، نیافته‌اند.[۵۶] گاهی نیز مدعی می‌شدند در نامه‌های امام غلط‌های دستوری یافته‌اند.[۵۷] آنها برخی مواقع به نوع لباسی که امام پوشیده بود ایراد می‌گرفتند.[۵۸] و گاه در شئون امامت دخالت کرده و از امام به خاطر عملکرد وکیلانش انتقاد می‌کردند.[۵۹] همچنین گاه دستورات امام و فرستاده‌ی ایشان را نمی‌پذیرفتند.[۶۰] از همین رو بود که امام عسکری(ع) می‌فرمود هیچ یک از پدرانشان به اندازه او مورد شک و تردید شیعیان قرار نگرفته است.[۶۱] امام استمرار این گونه رفتارها را از عواملی می‌داند که ممکن است به سلب نعمت الهی منجر شود.[۶۲] مدرسی طباطبایی معتقد است شاید همین ناسپاسی‌ها و کفران نعمت‌ها موجب شد که سرانجام جامعه شیعه از نعمت حضور امام معصوم محروم گردید.[۶۳]

شرایط سیاسی

دوره امامت امام عسکری(ع) با سه خلیفه عباسی همزمان بود: معتز عباسی(۲۵۲-۲۵۵ق)، مهتدی (۲۵۵-۲۵۶ق) و معتمد (۲۵۶-۲۷۹ق).

شاید نخستین موضع سیاسی ثبت شده در زندگی امام حسن عسکری(ع) مربوط به زمانی باشد که امام حدود بیست سال داشت و پدرش هنوز زنده بود. ایشان در نامه‌ای به عبدالله بن عبدالله بن طاهر از امیران صاحب نفوذ در دستگاه عباسی، که از دشمنان مستعین(المستعین بالله احمد بن محمد۸۶۲-۸۶۶م.)، خلیفه وقت به شمار می‌آمد، خلیفه را فردی طغیان‌گر خواند و ساقط شدن او را از خدا خواست.[۶۴]

پس از قتل مستعین، معتز به قدرت رسید در آغاز حکومت او رفتار خصومت‌آمیزی نسبت به امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) گزارش نشده است. پس از شهادت امام هادی(ع) نیز شواهد حکایت از آن دارد که با وجود محدودیت‌هایی که برای فعالیت‌های امام عسکری(ع) اعمال می‌شده، امام از آزادی نسبی برخوردار بوده است. برخی از ملاقات‌های حضرت با شیعیان در اوائل امامت خود، این مسئله را تأیید می‌کند. اما پس از گذشت یک سال، خلیفه به امام بدگمان شد و در سال ۲۵۵ق ایشان را زندانی کرد. امام در دوره یک‌ساله خلیفه بعدی (مُهتَدی۲۵۵-۲۵۶ق.) نیز همچنان در زندان بود.

حاکمان زمان امام حسن عسکری(ع)
معتمد عباسی ۲۵۶-۲۷۹ق
مهتدی عباسی ۲۵۵-۲۵۶ق
معتز عباسی ۲۵۲-۲۵۵ق
امامت امام حسن عسکری (ع) ۲۵۴-۲۶۰ق

با آغاز خلافت معتمد در سال ۲۵۶ق که با قیام‌های شیعی روبه‌رو بود، امام از زندان آزاد شد و به سازماندهی اجتماعی و مالی امامیه اهتمام ورزید. از این رو در صفر سال ۲۶۰ق امام به دستور معتمد به زندان افتاد و خلیفه روزانه اخبار مربوط به امام را پیگیری می‌کرد.[۶۵] یک ماه بعد امام از زندان آزاد شد ولی با حفاظت نگهبانان به خانه حسن بن سهل وزیر مأمون در نزدیکی شهر واسط منتقل شد.[۶۶]

یکی از عواملی که اوضاع سیاسی را برای امام عسکری(ع) و شیعیان سخت‌تر می‌کرد شهرت یافتنِ قیام امام دوازدهم(عج) بود. شیخ مفید دوران امامت امام عسکری (ع) را روزگار سخت توصیف کرده است.[۶۷] وی معتقد است در مذهب امامیه آمدن امام منتظَر مشهور شده بود و خلیفه که می‌دانست شیعیان انتظار آمدن او را می‌کشند در جستجوی فرزند امام عسکری (ع) بود و تلاش و کوشش بسیاری برای اطلاع یافتن از آن حضرت می‌کرد. به همین دلیل بود که امام عسکری (ع) ولادت فرزندش را مخفی کرد.[۶۸] شیخ طوسی بر این باور است که امام عسکری(ع) با توجه به این شرایط بود که در وصیت خود موقوفات و صدقاتش را به مادرش حُدیث ارجاع داد.[۶۹]

قیام‌ها و شورش‌ها

در زمان امام حسن عسکری(ع)، حرکت‌های اعتراض‌آمیزی انجام گرفت که برخی از آنها از سوی شیعیان و برخی با سوءاستفاده از نام علویان بود.

  • قیام علی بن زید و عیسی بن جعفر: این دو که علوی و از تبار امام حسن مجتبی(ع) بودند، در سال ۲۵۵ هجری در کوفه قیام کردند. معتز، سپاهی به فرماندهی سعید بن صالح به سوی آنها فرستاد و این قیام را سرکوب کرد.[۷۰]
  • قیام علی بن زید بن حسین: وی از نوادگان امام حسین(ع) بود و در زمان مهتدی عباسی در کوفه قیام کرد. شاه بن میکال با سپاهی به مقابله او رفت ولی شکست خورد. وقتی معتمد عباسی به قدرت رسید، کیجور ترکی را به سوی او فرستاد. علی بن زید پس از چندی تعقیب و گریز در سال ۲۵۷ هجری قمری کشته شد.[۷۱]
  • قیام احمد بن محمد بن عبدالله: او در زمان معتمد عباسی در مصر بین بَرْقه و اسکندریه قیام کرد و با پیروان زیادی که پیدا کرد، ادعای خلافت نمود. احمد بن طولون، کارگزار ترک خلیفه در آن دیار، سپاهی به سوی او فرستاد و یاران او را از اطرافش پراکنده ساختند و او را کشتند.[۷۲]

ارتباط امام و شیعیان

با توجه به فشارهای عباسیان بر شیعیان، جامعه شیعه در تقیه به سر می‌برد. با این حال امام حسن عسکری(ع) نسبت به اداره امور شیعیان و گردآوری وجوهات اهتمام داشت و وکیلانی به سرزمین‌های مختلف می‌فرستاد.[۷۶]

دیدار با امام

از گزارش‌های تاریخی برمی‌آید که در بخش‌هایی از زندگی امام عسکری(ع)، محدودیت‌هایی برای ارتباط مستقیم شیعیان با امام وجود داشت.[۷۷]

امام عسکری(ع):
«عبادت، بسیاریِ روزه و نماز نیست، بلکه عبادت، اندیشیدنِ بسیار در امر الهی است»

ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۴۸۸.

از این رو هنگامی که امام به دارالخلافه برده می‌شد، شیعیان در مسیر حرکت او حاضر می‌شدند تا او را ملاقات کنند.[۷۸] شیخ طوسی خبری نقل کرده که حاکی از تجمع مردم هنگام عبور امام عسکری(ع) و احترام آنها به وی است.[۷۹] ولی به خاطر مراقبت‌های حکومت، گاه امام(ع)، شیعیان را از همین نوع رابطه با خود نیز منع می‌کرد. علی بن جعفر حلبی نقل کرده: در یکی از روزها که قرار بود امام به‌ دارالخلافه برود ما به انتظار دیدار وی جمع شدیم؛ در این حال از طرف آن حضرت توقیعی (نوشته‌ای) بدین مضمون به ما رسید: «کسی بر من سلام و حتی اشاره هم به طرف من نکند؛ زیرا در امان نیستید.»[۸۰]

نمایندگان امام

امام عسکری(ع) مانند امامان پیش از خود از نمایندگانی جهت ارتباط با شیعیان استفاده می‌کرد. در منابع امامی عثمان بن سعید به عنوان باب [نماینده و رابط امام با مردم] شناخته شده است. وی پس از شهادت امام عسکری(ع)، نخستین نایب خاص امام زمان(عج) در غیبت صغری بود.[۸۱] همچنین عقید، خادمِ خاصِ وی که امام او را از کودکی بزرگ کرده بود حامل بسیاری از نامه‌های ایشان به شیعیان بود.[۸۲] فردی با کنیه «ابوالادیان» خادم او نیز ارسال تعدادی از نامه‌ها را به عهده داشته است.[۸۳]

نامه‌نگاری

از راه‌های ارتباطی شیعیان با امام عسکری(ع)، مکاتبه بود؛ برای نمونه می‌توان به نامه‌های ایشان به علی بن حسین بن بابویه[۸۴] و نامه به مردم قم و آبه(آوه)[۸۵] اشاره کرد. در کتاب کمال الدین آمده است ایشان اندکی قبل از شهادت، نامه‌های متعددی را به دست خود برای مدینه نوشت.[۸۶] شیعیان نیز در مسائل و موضوعات مختلف برای ایشان نامه می‌نوشتند و پاسخ آن را دریافت می‌کردند.

آماده‌‌سازی شیعیان برای عصر غیبت

برخی از منابعی که به تحلیل وقایع تاریخی عصر امام عسکری(ع) پرداخته‌اند، معتقدند که ایشان اقداماتی برای آماده‌سازی ورود شیعه به عصر غیبت انجام داد: سخن گفتن امام عسکری(ع) با اصحاب خود از پسِ پرده و اینکه بیشتر فعالیت‌های مربوط به امام، توسط وکیلان او انجام می‌گرفت را از جمله این اقدامات دانسته‌اند.[۸۷] مدرسی طباطبایی بر این باور است که امام عسکری برای آموزش نحوه حل مسائل علمی، گاه پاسخ سؤال‌های فقهی را به صورت کامل بیان نمی‌کرد[۸۸] و گاه نیز به بیان قاعده‌ای کلی می‌پرداخت تا فقها بتوانند به کمک آن، به پاسخ برسند.[۸۹] [یادداشت ۲]بعضی اوقات نیز امام برای پاسخ به پرسش‌های فقهی مراجعه به کتاب‌های حدیثی شیعه را پیشنهاد می‌داد.[۹۰] با این‌گونه اقدامات، جامعه شیعه آموزش می‌دید تا مشکلات و مسائل فقهی و عقیدتی خود را بدون نیاز به مراجعه به امام حاضر حل کند.[۹۱]

امام حسن عسکری(ع):

نشانه های مؤمن پنج چیز است:

طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۵۲.

تبیین معارف دینی

آموزه‌های شیعی

با توجه به پیچیدگی‌ها و ابهامات مربوط به تعیین امام در آن دوران، در سخنان و نامه‌های امام حسن عسکری(ع)، به این آموزه برمی‌خوریم که زمین از حجت خالی نمی‌ماند[۹۲] و اینکه اگر امامت با انقطاع روبه‌رو شود و اتصال آن مخدوش گردد، امور خداوند مختل خواهد شد.[۹۳] و حجت خدا بر روی زمین نعمتی است که خدا به مؤمنان داده و آنان را با این هدایت، اکرام کرده است.[۹۴]

یکی دیگر از آموزه‌هایی که به اقتضای فشارهای موجود بر شیعیان در آن عصر به تکرار در سخنان آن حضرت دیده می‌شود، دعوت به صبر و باور به فرج و انتظار برای آن است.[۹۵] همچنین در احادیث آن حضرت بر تنظیم روابط درونی جامعه شیعه و معاشرت با برادران دینی نیز تاکید ویژه‌ای دیده می‌شود.[۹۶]

تفسیر قرآن

تفسیر قرآن از جمله زمینه‌هایی است که مورد توجه ویژه امام حسن عسکری(ع) بوده است. کتاب تفسیری که در شمار کهن‌ترین آثار میراث تفسیری امامیه است به ایشان منسوب شده است.

کلام و عقاید

امام حسن عسکری(ع) در شرایطی به امامت رسید که اختلافاتی اعتقادی در صفوف امامیه پدید آمده بود و اختلافاتی نیز در همان دوره امامت ایشان به وجود آمد. برای نمونه یکی از این مسائل بحث «نفی جسمانیت خداوند» بود که از سال‌ها قبل مطرح بود. در زمان امام حسن عسکری(ع) این اختلاف به اندازه‌ای زیاد شد که سهل بن زیاد آدمی نامه‌ای به امام نوشت و از ایشان دراین‌باره راهنمایی خواست. امام در پاسخ، از فرورفتن در مباحث ذات، پرهیز داد و سپس با اشاره به آیاتی از قرآن، فرمود:

خدا یکتا و یگانه است؛ نه زاییده و نه زاده‌شده است و نه برای او همتایی است. آفریننده است نه آفریده. هر آنچه بخواهد از اجسام و غیر آن می‌آفریند و خود جسم نیست... چیزی شبیه او نیست و او شنوا و بیناست.[۹۷]

فقه

در علم حدیث، یکی از القابی که برای امام حسن عسکری(ع) به کار رفته، لقب «فقیه» است.[۹۸] این نشان می‌دهد که امام از سوی اصحابش به طور خاص به این وجه شناخته می‌شده است. بخشی از احادیث ایشان به حوزه فقه و ابواب مختلف آن مربوط می‌شود. از آنجا که تدوین مذهب فقهی امامیه پیشتر توسط امام صادق(ع) انجام گرفته و سپس مراحل کمال خود را در زمان امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) طی کرده بود، امام حسن عسکری(ع) بیشتر به فروعی پرداختند که مستحدث(نوپدید) در زمان ایشان بود و یا به دلیلی در عصر ایشان چالش برانگیز بوده است مانند مسئله آغاز رمضان و بحث خمس.[۹۹]